کد خبر: 1335369
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
ادعای ترامپ درباره آتش‌بس تایلند و کامبوج فروپاشید
«توهم صلح» تا واقعیت آتش‌بس ناموفق رویا نژادزندیه در هفته‌های اخیر، بخش عمده‌ای از پوشش رسانه‌ای بین‌المللی روی ادعای دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده متمرکز بوده که مدعی شده دو کشور تایلند و کامبوج با آتش‌بس تازه‌ای توافق کرده‌اند

جوان آنلاین: در هفته‌های اخیر، بخش عمده‌ای از پوشش رسانه‌ای بین‌المللی روی ادعای دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده متمرکز بوده که مدعی شده دو کشور تایلند و کامبوج با آتش‌بس تازه‌ای توافق کرده‌اند. ترامپ اعلام کرد که این توافق به واسطه میانجی‌گری ایالات متحده حاصل شده و توافقی برای پایان‌دادن به درگیری‌های مرزی صورت گرفته است، اما در عمل، آتش‌بس ادعا شده به سرعت فروپاشید. منابع رسمی در بانکوک اعلام کردند که هیچ توقف آتش واقعی در جریان نیست و ارتش تایلند حملات جدید را از سر گرفته است. این تضاد آمار و روایت، نه فقط نشان‌دهنده بی‌دقتی رسانه‌ای یا خوانش خوش‌بینانه از وضعیت صلح است، بلکه نمودی از بحران واقعی در سیاست خارجی ایالات متحده در دوره ترامپ است، بزرگ‌نمایی موفقیت‌های دیپلماتیک در حالی که آتش‌بس و توافق‌های اعلام‌شده روی زمین اجرایی نشده‌اند. این وضعیت تا حد زیادی مشابه دیگر صلح‌طلبی‌های اعلام‌شده تحت پرچم امریکا در سال جاری است که برخی تحلیل‌ها از عنوان «سقوط توافق‌های صلح ترامپ» در برابر شعله‌ور شدن مجدد مناقشه‌های متعدد در نقاط مختلف جهان استفاده کرده‌اند.

در میدان، بحران بسیار فراتر از ادعا‌های رسانه‌ای و سیاسی است. نبرد‌ها ادامه دارد و تا امروز حملات هوایی و توپخانه‌ای میان دو طرف گزارش شده است. کامبوج تأکید دارد جنگنده‌های تایلندی نه تنها مناطق نظامی که حتی مناطقی نزدیک به پناهگاه‌های غیرنظامیان را نیز هدف قرار داده‌اند. گزارش‌ها از بمباران عمیق در خاک کامبوج و تلفات غیرنظامیان حکایت دارند و بیش از نیم میلیون نفر آواره در هر دو کشور گزارش شده است. حتی با وجود تلاش واشینگتن برای تحمیل صلح، ارتش تایلند در اقدامی تهاجمی‌تر، محدودیت‌ها و موانع در مرز از جمله محدودکردن صادرات سوخت به کامبوج را بررسی کرده که در نوع خود نشانه ادامه رقابت و فشار نظامی است. در چنین زمینه‌ای، تأکید ترامپ بر آتش‌بس توافق شده نه تنها واقعیت میدان را منعکس نمی‌کند، بلکه شواهدی از مانور سیاسی و انتخابی در روایت‌پردازی به نفع منافع تصویرسازی ایالات متحده ارائه می‌دهد. 

میانجی یا خودبزرگ‌بین؟

حال باید بررسی کرد که آیا ایالات متحده واقعاً میانجی بی‌طرف بود یا روایت‌سازی قدرت‌طلبانه؟ ترامپ با حضور در مذاکرات و اعلام توافق‌ها تلاش کرده است تصویر خود و امریکا را به عنوان دهنده مناقشات جهانی تثبیت کند. این رویکرد، اگرچه در رسانه‌های امریکایی و گروهی از هواداران وی بازتاب مثبت دارد، اما در سطح واقعیت جهانی با برخی فروپاشی‌های توافق مواجه بوده است. امری که نشان می‌دهد اعلام آتش‌بس تاریخی یا حتی پایان مناقشات قبل از تضمین اجرایی و پایدار بودن توافق، بیش از آنکه تحلیل و واقع‌بینی باشد، یک بزرگ‌نمایی نقش و بازی رسانه‌ای و سیاسی است. همچنین، در جریان مذاکرات قبلی، واشینگتن تهدید کرده بود که در صورت ادامه درگیری‌ها، مذاکرات تجاری با دو کشور را متوقف خواهد کرد. این اقدامات که به جای اعتمادسازی دیپلماتیک بیشتر شبیه فشار اقتصادی و سیاسی است، پرسش‌های اصلی را درباره هدف سیاسی واقعی امریکا از ورود به این مناقشه ایجاد می‌کند. آیا هدف، صلح پایدار و احترام به حاکمیت ملی کشور‌ها بوده یا تحمیل خواسته‌های واشینگتن با ابزار تهدید و اهرم‌های قدرت؟ از سوی دیگر، ایالات متحده به ویژه در بیانیه‌های رسمی کمتر به ریشه‌های تاریخی و ساختاری مناقشه مرزی تایلند و کامبوج پرداخته است. اختلافات مرزی که از دوران استعمار بر جای مانده‌اند و بدون ورود کشور‌های منطقه و سازوکار‌های محلی قابل حل نیستند. این نوع میانجی‌گری سطحی، بیش از آنکه به حل و فصل عمیق و پایدار منجر شود، درگیر لحظه‌های نمادین و برنامه‌های رسانه‌ای می‌شود که عملاً نقش دیپلماتیک واقعی را تضعیف می‌کند. 

واقعیت این است که اعتماد به امریکا در میان کشور‌های آسیای جنوب‌شرقی رو به کاهش است. آسه‌آن و کشور‌های منطقه بار‌ها تأکید کرده‌اند که مداخله خارجی باید با احترام به حاکمیت ملی و در چارچوب سازوکار‌های منطقه‌ای انجام شود. اعلام‌های رسانه‌ای امریکا درباره آتش‌بس، بدون تحقق در عمل، ممکن است باعث بدبینی جدی‌تر نسبت به نقش ایالات متحده در صحنه دیپلماسی منطقه‌ای شود. در حالی که واشینگتن آتش‌بس را اعلام می‌کند، طرف‌های درگیر این ادعا را رد می‌کنند. این تقابل روایت‌ها نه تنها باعث سردرگمی رسانه‌ای می‌شود، بلکه موقعیت کسانی را که واقعاً به دنبال صلح هستند تضعیف می‌کند. 
در کنار نقش پرحاشیه امریکا، چین و کشور‌های جنوب‌شرق آسیا (به‌ویژه آسه‌آن) نیز در این بحران حضوری معنادار، اما محتاطانه داشته‌اند. چین که هم با تایلند و هم با کامبوج روابط راهبردی و اقتصادی عمیقی دارد، عمداً از ورود علنی و پرسر‌و صدا به میانجی‌گری پرهیز کرده و ترجیح داده از دیپلماسی پشت پرده و پیام‌های آرام‌کننده استفاده کند. رویکردی که بیش از آنکه مبتنی بر اعلام توافق باشد، بر مهار بحران و جلوگیری از بین‌المللی‌شدن آن استوار است. پکن نگران آن است که تشدید درگیری، پروژه‌های زیرساختی و ابتکار کمربند و راه در شبه جزیره هندوچین را تهدید کند و همزمان بهانه‌ای برای نفوذ بیشتر امریکا در حیاط خلوت راهبردی چین فراهم آورد. در سوی دیگر، آسه‌آن با وجود تأکید مداوم بر اصل حل و فصل منطقه‌ای مناقشات، بار دیگر ضعف ساختاری خود را نشان داده است. اجماع‌محوری، عدم وجود سازوکار اجرایی قوی و اختلاف منافع میان اعضا باعث شده این نهاد بیش از صدور بیانیه‌های خنثی و دعوت به خویشتنداری، ابزار مؤثری برای توقف جنگ نداشته باشد. با این حال، همین احتیاط چین و محافظه‌کاری آسه‌آن، در مقایسه با دیپلماسی نمایشی واشینگتن، نشان می‌دهد که بازیگران منطقه‌ای دست‌کم خطرات شعله‌ور شدن یک بحران بزرگ‌تر را بهتر درک کرده‌اند، حتی اگر هنوز نتوانسته باشند آن را مهار کنند. 

بحران تایلند و کامبوج که اکنون بیش از نیم میلیون آواره و ده‌ها کشته برجای گذاشته است نمونه‌ای از فرصت‌سوزی در دیپلماسی بین‌المللی است. تلاش‌های نمایشی امریکا برای میانجی‌گری، به‌جای آرام‌کردن آتش، بیشتر به نمایش‌های رسانه‌ای و مناقشه روایت‌ها تبدیل شده‌اند. ایالات متحده در این بحران نه تنها به عنوان صلح‌دهنده معتبر ظاهر نشده است، بلکه با اعلام‌های نابهنگام آتش‌بس و بی‌توجهی به زمینه‌های تاریخی و واقعی مناقشه نقش خود را در ایجاد پروپاگاندا بیش از حل تعارض پررنگ کرده است. این بحران نشان داد که قدرت نظامی، بلوف‌های سیاسی و روایت‌های رسانه‌ای پرطمطراق نمی‌توانند جایگزین دیپلماسی واقعی و راه‌حل‌های سازنده منطقه‌ای شوند، چه در آسیای جنوب‌شرق و چه در عرصه روابط بین‌الملل گسترده‌تر.

برچسب ها: تایلند ، کامبوج ، امریکا
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار